مذهب مردم را متقاعد كرده كه : مردي نامرئي در آسمانها زندگي مي كند
كه تمام رفتارهاي تو را زير نظر دارد، لحظه به لحظه آن را.
و اين مرد نامرئي ليستي دارد از تمام كارهايي كه تو نبايد آنها را انجام دهي،
و اگر يكي از اين كارها را انجام دهي،
او تو را به جايي مي فرستد كه پر از آتش و دود و سوختن
و شكنجه شدن و ناراحتي است و بايد تا ابد در آنجا زندگي كني،
رنج بكشي، بسوزي و فرياد و ناله كني
... ولي او تو را دوست دارد !
" جورج كارلين"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر